احمدینژاد و سران غرب علیه هم موضعگیری کردند؛
احمدی نژاد خطاب به غرب: خودتان را اصلاح کنید، دنیا اصلاح میشود
محمود احمدینژاد در شصت و دومین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد. محمود احمدینژاد برای سومین سال متوالی پس از آغاز دوران ریاستجمهوری خود در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی و عمدتا شکایات و اتهامات سالهای گذشته علیه غرب و در راس آن آمریکا را تکرار کرده است. بخش بزرگی از سخنرانی 38 دقیقهای احمدینژاد، صرف طرح و بیان آموزههای دینی و نصیحت قدرتهای بزرگ برای بازگشت به راه انبیا، بنیان خانواده و نقش زن در ایران شد.
البته رئیسجمهور در بخشهایی از سخنانش به مشکلات عراق و حضور قدرتها در این منطقه نیز اشاره کرد و بخشهایی از سخنرانیاش را نیز به مسائل پیرامون فلسطین اختصاص داد. احمدینژاد مساله هستهای را نیز مورد اشاره قرار داد. رئیسجمهور بر لزوم اصلاح ساختار سازمان ملل متحد تاکید کرد و پیشنهاد داد که جبهه برادری، دوستی و صلح پایدار بر پایه خداپرستی و عدالت تحت عنوان همبستگی برای صلح تشکیل شود.
رئیسجمهور با اشاره به فضای پرالتهاب کنونی دنیا به برخی چالشهای مهم و اصلی امروز جهان و علل و ریشههای آن اشاره کرد و راههای برونرفت از آنها را بررسی نمود.
وی به تلاش سازمانیافته برای فروپاشی خانواده و کاهش منزلت زن اشاره کرد و افزود: خانواده مقدسترین و باارزشترین بنیاد انسانی است که به منزله کانون پاکترین عشقها و محبت متقابل مادران، پدران و فرزندان و محیط امن برای تربیت نسلهای بشری و بستر شکوفایی عاطفهها و استعدادها، همواره مورد احترام همه اقوام و ادیان و فرهنگها بوده است؛ اما امروز شاهد یک هجمه سازمانیافته از ناحیه دشمنان انسانیت و چپاولگران اقتصادی برای فروپاشی این نهاد اصیل هستیم که با ترویج لاابالیگری و خشونت و شکستن حریمهای عفت و پاکدامنی درصدد انجام آن هستند.
احمدینژاد در ادامه نقض گسترده حقوق بشر و توسعه تروریسم و اشغالگری را از دیگر چالشهای کنونی دنیا نامید و گفت: امروز به بهانههای گوناگون کشورها را اشغال و ناامنی و اختلاف ایجاد میکنند و همینها را بهانه استمرار اشغالگری قرار میدهند. بیش از 60 سال سرزمین فلسطین به عنوان جبران خسارتی که در جنگ در سرزمین اروپا دیدهاند، در اشغال رژیم غیرقانونی صهیونیستی است.
احمدینژاد با ابراز تاسف از اینکه برخی قدرتها جز برای خود و حزب و گروهشان برای هیچ انسان و ملتی ارزش قائل نیستند، گفت: از نظر آنان، حقوق بشر، برابر با درآمدها و منافع کمپانیهای آنان و دوستانشان است. حقوق و حیثیت مردم آمریکا نیز قربانی خودخواهیهای برخی قدرتمندان است.
رئیسجمهور یکی دیگر از چالشهای کنونی بشر را هجمه به فرهنگهای بومی و تحقیر ارزشهای ملی ملتها عنوان کرد.
احمدینژاد یکی دیگر از چالشهای عرصه کنونی جهان را نقض قوانین و حقوق بینالملل و نادیدهگرفتن تعهدات بینالمللی دانست و گفت: برخی کسانی که خود واضع قوانین بینالمللی هستند، آشکارا و به راحتی آن را نقض و سیاست تبعیضآلود و دوگانه اعمال میکنند. قانون خلع سلاح اتمی را وضع میکنند؛ ولی هر روز نسلهای جدیدی از آن را آزمایش و انبارها را پر میکنند. منشور ملل متحد را تنظیم کردهاند؛ ولی حق استقلال و حاکمیت بر سرنوشت ملتها را محترم نمیشمارند، قراردادهای رسمی خود را به راحتی و با تغییر سیاست زیر پا میگذارند و به قوانین مربوط به حفظ محیط زیست تن نمیدهند.
رئیسجمهور به موضوع هستهای کشورمان نیز در جریان این سخنرانی اشاره کرد و گفت: موضوع هستهای ایران یک نمونه آشکار از عملکرد این سازوکارها و اندیشه حاکم بر آنان است. همه میدانید، ایران عضو رسمی آژانس و پایبند به قوانین و مقررات آن است و بیشترین همکاری را در تمام زمینهها داشته است. همه فعالیتهای ایران صلحآمیز و کاملاً شفاف بوده است. طبق اساسنامه هر عضو آژانس، حقوق و تکالیفی دارد. مکلف است در مسیر صلحآمیز حرکت و تحت نظر آژانس به دیگر اعضا برای بهرهمندی از چرخه تولید سوخت یاری کند و حق دارد که از حمایت آژانس برخوردار باشد و طبق قوانین با کمک سایر اعضا و آژانس چرخه تولید سوخت را در اختیار بگیرد. ایران تاکنون همه تکالیف خود را بجا آورده است ولی از حق کمکهای فنی سایرین و آژانس و در مقاطعی از حمایت آژانس نیز بیبهره بوده است.
رئیسجمهور افزود: در مدت دو سال اخیر بارها و بارها ملت ایران به واسطه سوءاستفاده قدرتها از شورای امنیت مورد اتهام و حتی تهدید نظامی و تحریمهای غیرقانونی قرار گرفت ولی به لطف ایمان به خدا و وحدت ملی، گام به گام جلو رفت و اینک کشور ایران به عنوان دارنده چرخه تولید صنعتی سوخت هستهای با کاربرد صلحآمیز شناخته شده است. متاسفانه شورای امنیت در این موضوع بسیار روشن حقوقی تحت تاثیر فشار برخی قدرتهای زورگو نتوانست عدالت را برپا دارد و از حقوق ملت ایران پاسداری کند. وی افزود: من رسماً اعلام میکنم که از نظر ما موضوع هستهای ایران خاتمه یافته و به یک امر عادی در آژانس بدل شده است. امروز سوالهای مهم و فراوانی درباره فعالیتهای هستهای برخی از همین قدرتها در آژانس مطرح است که باید بررسی شود. البته ملت ایران همواره آماده گفتوگوی سازنده با همگان بوده و خواهد بود. احمدینژاد خطاب به کسانی که حدود پنج سال مزاحم ملت ایران شدند، گفت به مردم بافرهنگ و تمدنساز سرزمینم توهین کردند و اتهامها زدند، نصیحت میکنم که از تاریخ و اقدامات اخیر خود عبرت بگیرند، با ملت بزرگ ایران بسیار بدرفتاری کردند ولی توجه کنند که با دیگر اعضای سازمانهای بینالمللی چنین نکنند و آبروی سازمانهای جهانی را قربانی خواستههای خود نکنند. امروز ملتها بیدارند و میایستند. شما خودتان را اصلاح کنید دنیا اصلاح میشود. ملتها خوبند و میتوانند با هم در صلح و صفا زندگی کنند. آنها بکوشند به ملتهای خودشان خدمت کنند، دیگران نیازی به آنها ندارند.
سخنرانی محمود احمدینژاد در جمع دانشگاهیان دانشگاه کلمبیا
متن کامل سخنرانی که بعدازظهر دوشنبه به وقت محلی انجام شد به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه
رئیس محترم و دانشگاهیان عزیز، اساتید و دانشجویان
ابتدا سلام عرض میکنم و خداوند عزیز حکیم را شاکرم که توفیق حضور در یک محیط علمی و در جمع جویندگان حقیقت و پژوهشگران عرصه علم و معرفت را عنایت فرمود.
میخواهم در این جلسه ارزشمند درباره ارزش علم و عالم با شما سخن بگویم.
اساتید و علما، چراغهای فروزانی هستند که هر کدام در عرصه، نورافشانی و وادیهای تاریک و مبهم را روشن میکنند و بشر را از سردرگمی و جهل نجات می دهند.
کلیدهای فهم واقعیتهای جهان در دست دانشپژوهان و معرفتجویان است.
عرصههای کشفنشده و عوالم ناپیدا و علوم دست نیافته اندازه ندارد و پنجرههای بسته با مجاهدت و تلاش عالمان به سوی حقایق گشوده میگردد.
با هر تلاش دریچهای باز میشود و حقیقتی مکشوف میگردد.
در هر زمان که شان رفیع علم و معرفت محفوظ مانده و عالمان و محققان با احترام و تکریم مواجه بودهاند بشر گامهای بلندی در تعالی و کمال مادی و معنوی برداشته است و بالعکس در هر دوره که علم و عالم مغضوب و منفور بودهاند، آن دورهها در تاریخ بشر ، تاریک بوده و بشریت در زندان جهل و غفلت خود محبوس مانده است.
اگر فطرت بشر که رمز تداوم حقیقتجویی و تلاش برای کشف حقایق است نبود، انسان در اسارت جهل باقی میماند و راههای سعادت بشر مفتوح نمیشد.
فطرت ودیعه ماندگار خداوند تعالی در نهاد انسان است.
همان خدایی که بشریت را به جهان آورد و معرفت را اولین و بزرگترین هدیه خویش به او معرفی کرد تا بشر بتواند او را بشناسد.
در داستان حضرت آدم علیهالسلام محاجهای بین ملائکه و خداوند در گرفت. آنان بشر را موجودی سفاک و ماجراجو پنداشتند و به خداوند اعتراض کردند، پاسخ این بود من میدانم چیزی را که شما نمیدانید. آن گاه خداوند حقایق عالم را به آدم آموخت و او به فرمان خدا آنان را بر ملائکه عرضه کرد.
آنان از درک حقایق عاجز ماندند و سپس خداوند فرمود نگفتم من عالم غیب آسمانها و زمین هستم، این چنین بود که آدم مسجود ملائکه شد.
در ماموریت همه انبیاء الهی سخن اول تلاوت آیات و نشانههای حق و تعلیم کتاب و حکمت همراه با تزکیه و پاکی بوده است و در مورد حضرت عیسی آمده است: "ویعلمه الکتاب و الحکمه و التوریه و الانجیل و رسولا الی بنی اسرائیل انی قدجئتکم بایه من ربکم"
یعنی به او کتاب و حکمت و تورات و انجیل میآموزد و او پیامبر به سوی بنیاسرائیل است به راستی که من از جانب خدا نشانهای آوردهام.
قران کریم سوره آل عمران اولین کلامی که بر پیامبر اسلام نازل شد دستور به خواندن بود.
اقرا باسم ربک الذی خلق (بخوان به نام پروردگارت که خلق کرد) و در ادامه فرمود اقرا و ربک الاکرم (بخوان به نام پروردگارت که گرامیترین است) الذی علم بالقلم علم الانسان مالم یعلم (او که با قلم آموخت و آموخت به انسان آنچه را نمیدانست)
ملاحظه میفرمایید که در چند آیهای که اول بار بر پیامبر اسلام نازل شد بحث از قرائت، تعلیم و قلم است و این آیات خداوند را به عنوان معلم انسان معرفی میکند معلمی که به انسان هر چه را که نمیدانست آموخت.
در بیانی دیگر رسالت پیامبر اسلام را این طور بیان میفرماید که او کسی است که از بین مردم عامی پیامبری را از خودشان برانگیخت تا آنان را از آلودگیهای فکری و اعتقادی و اخلاقی پاک کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد.
تمام سخن و پیام انبیاء الهی عبور دادن انسان از تاریکیهای جهل، غفلت خرافه، اخلاق ناصواب و اندیشههای نادرست به سوی علم، معرفت، نور و اخلاق صحیح است.
علم را به نور معنا و تعریف کردهاند، علم یعنی روشنایی و علم حقیقی علمی است که بشر را از گمراهی نجات دهد و نافع به حال او باشد.
در یکی از تعابیر بلند آمده است که علم نوری است که خداوند در قلب کسانی که بخواهد میافکند.
در این بیان علم هدیهای الهی و قلب جایگاه این هدیه معرفی شده است.
اگر قبول کنیم که علم به مفهوم نور است آنگاه دایره آن از حوزه علوم تجربی فراتر میرود و هر حقیقت پیدا و پنهانی را شامل میشود.
یکی از ستمهای بزرگ به علم، محدود کردن دایره آن به علوم تجربی بوده است در حالی که گستره علم بسیار وسیعتر است. حقایق عالم محدود به حقایق مادی نیست و ماده سایهای از حقیقت بالاتر است و خلقت مادی تنها یک طبقه از خلقت عالم، است.
انسان نمونهای از خلقت است که جمع ماده و روح است و روح و جوهر انسانی بر مادیت و جسم او غلبه دارد.
نکته بسیار مهم دیگر ارتباط علم با پاکیزگی روح و جان و اخلاق و رفتار است. در تعلیمات انبیاء الهی یک حقیقت همواره باید مقارن و مصاحب یعنی همیشه همراه علم باشد و آن پاکی روح و اخلاق نیکو است.
علم و معرفت با معنای وسیعی که گفتم یک حقیقت زلال و پاک است. علم روشنایی است، کشف است و آن عالم و پژوهشگری میتواند به این حقیقت دسترسی یابد که او هم پاک و زلال باشد و اندیشههای غلط، اوهام و خرافات و یا وابستگیهای مادی و خودخواهیها مانع او از ادراک و پذیرش حقایقی که کشف میشوند، نگردد.
دوستان عزیز، فرهیختگان، حضار محترم
علم و معرفت آفاتی نیز دارد.
شاید بزرگترین آفت آموختن و یاددادن و اندیشه و تحقیق، خودخواهیها و آلودگیها و وابستگیهای مادی و منافع شخصی باشد.
دلبستگیهای مادی، انسان را در نقطه مقابل حقایق عالم قرار میدهد، انسان آلوده و وابسته در پذیرش حقیقت مقاومت میکند حتی اگر آن را پذیرفت در برابر آن تمکین و از آن تبعیت نمیکند.
بسیارند عالمانی که حقایق را میدانند اما به آن ایمان نمیآورند و خودخواهیها اجازه نمیدهد حقیقت را قبول کنند.
آیا کسانی که در طول تاریخ بشریت، جنگها را تحمیل کردهاند از درک این حقیقت که جان و مال و ناموس و سرزمین و حقوق انسانها محترم است عاجز بودهاند یا اینکه میدانستهاند اما به آن ایمان نیاورده و در برابر آن تمکین نمیکردند.
تا قلب انسان خالی از کینه، حسد و خودخواهی نشود، در برابر حقیقت، روشنایی و علم تمکین نمیکند.
علم نوری است که حامل آن باید پاک و منزه باشد.
اگر بشریت به بالاترین علوم مادی و معنوی دسترسی پیدا کند اما علما و دانشمندان پاکیزه نباشند آن را در خدمت بشریت قرار نخواهند داد آنگاه ممکن است چند حالت اتفاق بیافتد.
تنها بخشی از حقایق را که به نفع آنان است در اختیار مردم قرار دهند و بخشهایی از آن را کتمان کنند چنانکه حتی بعضی از علمای ادیان الهی در گذشته چنین کردند. و متاسفانه امروز نیز برخیاز پژوهشگران و دانشمندان حقایقی را از مردم پنهان میکنند.
اگر علم و عالم در خدمت منافع شخصی، گروهی و حزبی قرار گیرد معالاسف در جهان امروز قدرتمندان زورگو بسیاری از عالمان و علوم مختلف را در اختیار خویش گرفتهاند تا ملتها را چپاول کنند و همه فرصتها را در انحصار خود بگیرند. شما میبینید:
- با استفاده از ابزار و شیوههای علمی ملتها را فریب میدهند. اقدامات خود را توجیه میکنند، برای آنان دشمنان فرضی و فضای ناامنی و ترس ایجاد میکنند تا به نام مبارزه با ناامنی و تروریسم همه امور را تحت کنترل خود بگیرند.
آزادیهای فردی و اجتماعی ملت خود را نیز نقض میکنند و حتی به حریم خصوصی افراد هم احترام نمیگذارند، تلفنها را شنود و رفت و آمدها را کنترل و ناامنی روانی ایجاد میکنند و با استفاده از چنین فضایی اقدامات جنگطلبانه خود در نقاط مختلف دنیا را توجیه میکنند.
- با استفاده از شیوهها و برنامهریزیهای علمی و دقیق، فرهنگهای بومی را که حاصل هزاران سال تلاش، تعامل و خلاقیت و هنرورزی ملتها است مورد حمله قرار میدهند.
تلاش میکنند با نابودی آن، مردم را بیهویت و رابطه آنان را با تاریخ و ارزشهای خود قطع نمایند. با القاء خصلتها و روشهایی که ملتها را به ذلت تقلید و مصرفگرایی، سلطهپذیری، ترس، احساس حقارت و ناتوانی میکشاند زمینه را برای به یغما بردن منابع مادی و معنوی آنان فراهم میکنند.
- ساخت بمبها و سلاحهای مخرب اتمی، میکروبی و شیمیایی نتیجه دیگری از دستاندازی قدرتهای بزرگ به ساحت علم و تحقیق است.
اگر نبود همکاری برخی از عالمان و محققان نسلهای مختلف بمبهای اتمی و میکروبی، شیمیایی و نوترونی تولید نمیشد. آیا سلاحهای مزبور برای دفاع از امنیت جهانی است؟ برافراشتن چتر تهدید دائمی اتمی چه دستاوردی برای بشریت دارد؟
اگر جنگ اتمی بین قدرتها رخ دهد چه فاجعه بشری اتفاق خواهد افتاد.
آثار تشعشعات بمبهای ناکازاکی و هیروشیما در نسلهای جدید مردم آن مناطق هم دیده میشود و معلوم نیست تا چند نسل دیگر ادامه خواهد داشت.
آثار تشعشعات اورانیوم ضعیف شده مصرفی در ابتدای جنگ در عراق روی مردم میتواند محل مطالعه و تحقیق باشد.
این فجایع بشری وقتی اتفاق میافتد که علم عالمان در خدمت ظالمان قرار گیرد.
دانشگاهیان محترم
خداوند، پاکان، پیامبران و صالحان را شایسته دریافت علم و معرفت قرار داد چون میدانست علم هم نور و هدایت و ابزار خدمت به بشریت است و هم میتواند حجاب و سلاحی علیه بشریت باشد، از این رو سفارش فرمود که آموختن با پاکی و صداقت همنشین باشد .
در رسالت پیامبران، هم پالایش و تزکیه و زدودن خودخواهیها و دنیاطلبیها و هم تبلیغ کتاب و علم و حکمت را قرار داد.
اگر علم و پاکی با هم قرین شود، هم عالم، علم را بهتر دریافت میکند و هم مردم از علم او به درستی منتفع میشوند.
اگر تاریخ را ملاحظه کنید هرچه خوبی و خیر به بشریت رسیده است از ناحیه عالمان پاکیزه است همانها که علم و معرفت خویش را در خدمت بشریت قرار دادهاند و هدف آنان روشن کردن راه و کشف حقایق و کمک به سعادت و کمال بشریت بوده است.
این عالمان هر چه در علم جلوتر رفتهاند نسبت به مردم تواضع بیشتری داشته و از اخلاق نیکوتری برخوردار بودهاند.
معمولا علمای پاک اخلاق و پاک رفتار، رهبران فکری، معلمان اخلاق و مصلحان بشر نیز بودهاند.
همه مصلحان بشریت ابتدا عالمان و معلمان خوبی بودهاند. در روایتی از بزرگان دینی آمده است آن هنگام که عالم فاسد شود عالم به فساد کشیده میشود و اگر عالم صالح باشد عالم درست میشود.
علم دریچهای به سوی خدا و میوه آن عمل است. عالمان باید در قبال علم خود احساس مسوولیت کنند. عالمان بیعمل مانند درختان بیثمر هستند، عالمان حقیقی در برابر نابسامانیها، رنجها و بیعدالتیها ساکت نمینشینند و علم خود را ظاهر و مردم را آگاه میسازند.
عالمان در برابر ستمگران و زورگویان بپا میخیزند و اجازه نمیدهند جاهلان دروغ بگویند و مردم را فریب دهند و حقوق آنان را ضایع کنند.
ساحت علم یک ساحت قدسی و الهی و علم امانت خداوند جهان است. ورود ناپاکان به این عرصه، ظلم به بشریت است.
قدرتمندان زورگو هم علم را به نفع مطامع خود مصادره میکنند و هم با زورگویی اجازه نمیدهند عالمان و اندیشمندان وارد عرصههایی شوند که کشف حقایق در آن عرصهها موجب رسوایی آنان میشود. این شرمآور است که قوانینی تصویب میشود که طبق آن، تحقیق در مورد برخی وقایع تاریخی ممنوع میشود و محققینی که در آن عرصهها وارد شوند مجرمشناخته و بهتحمیل زندان با پرداخت جریمه محکوم میگردند.
بزرگترین و واضحترین حقیقت جهان، خداست. همه عالم و هر چه در اوست، نشانه اوست و درعینحال باب تحقیق و مطالعه در اصل وجود خداوند همچنان باز است و کسی را به جرم مطالعه و تحقیق در بود و نبود خدا محاکمه و زندانی نمیکنند و چه بسیار کسانی که با مطالعه و تحقیق به خدای بزرگ ایمان میآورند.
در معارف اسلامی آمده است که شک مقدمه یقین است مشروط بر اینکه انسان در آن متوقف نماند لذا چه اشکالی دارد که اجازه دهند در وقایع تاریخی هم تحقیق و مطالعه شود تا ابعاد وقایع شفافتر شود.
خصلت علتجویی و سوال کردن تا ابد همراه بشر خواهد بود چرا که در غیر این صورت، کمال و پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
تاسف دیگر از ایجاد انحصار توسط برخی قدرتهای بزرگ در ساحت علم و حتی مخالفت با پیشرفتهای علمی دیگران است.
این هم از عجایب عصر ماست که برخی قدرتهای بزرگ نمیخواهند شاهد پیشرفت ملتهای دیگر باشند و با هزار بهانه، تهمت و فشار سیاسی و اقتصادی، مانع توسعه علمی دیگران میشوند، همه اینها ناشیاز دوری آنان از ارزشهای انسانی و اخلاقی و مکتب انبیاء الهی است. آنان برای خدمت به بشریت تربیت نشدهاند.
علما و اندیشمندان محترم
خلاصه کلام این که علم و معرفت بالاترین هدیه خداوند به بشر است و فطرت کمالطلبی و حقجویی بشر همیشه او را در تکاپوی علم آموزی و کشف حقایق نگه داشته است.
علم باید با اخلاق و تزکیه همراه باشد تا هم عالم و محقق به درستی آن را دریافت کند و هم بشریت به خوبی و به درستی از آن استفاده کند، عالمان پاکیزه نه فقط چراغهای هدایت، بلکه مصلحان بشری نیز هستند.
نباید اجازه داده شود قدرتمندان زورگو به ساحت علم دستاندازی کنند، علوم را مصادره و در خدمت مطامع خود علیه بشریت بکار گیرند و یا اینکه عرصههای تحقیق را محصور و محدود کنند.
ساخت علم، ساحتی قدسی است که باید پاکیزه بماند، خداوند بر همه حقایق آگاه است و عالم و معلم و محقق را دوست دارد.
به امید روزی که عالمان صالح، حاکمان جهان باشند و مصلح کل که عالم الهی و صالح است به همراه مسیح بر جهان حکومت کنند.
|